بی تربییییییییییییییییییییییییییییییییت
...............مامان
کی منو چش زد خودش زود تند سریع اعتراف کنه ؟اگه بگه کاری باهاش
ندارم اما لفطاْ خودش بهم بگه که دارم میمیرم خبر مرگم همه اش یه لیوان
ناقابل شیر کاکائو خوردم آخه یعنی چی من ازصبح علی الطلوع هی
روم به دیفال گلاب به روتون
خاک دهان همسایه بغلیتون من تو دشویی
(به قول راستین) باشممامااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااان
خوب برای
امروز هوارتا آرزو داشتم مث اینکه خیلی دلم میخواست امتحان امروزم بیست
بشم البته میشم امابی ۲ امتحان دومم بود یکشنبه اولیو خیلی خوب دادم
میشه گف عالی دادم( بی ادبم؟ منظورم امتحانه فکربدنکنیا
)
بعدم دوشنبه از دنده مهربونیم بلند شدم تا شب همه رو بی نصیب نذاشتم
یه حال جمیع به امت و ملت دادم .دیروز گفتم منکه بمونم خونه درس نمیخونم
برم کتابخونه این شدرفتم کتابخونه ملی میردامادبازم روم به دیفال درس بخونم
که کمی خوندم بعدم پیشی خان اومد دنبالم کمی پیش اون درس
خوندم بعدم زنگولیدم استادم و اومدم خونه تا امروز که ساعت ۳ صبح بیدار
شدم درس خوندم گفتم یه لیوان شیربخورم بابیسکوییت که چشمتون روز
بد نبینه از توی سرویس همچین حالم گل و بلبل شد که فقط نیاز به
دسشویی داشتم یه جوری تا ساعت ۹ خودمو نگه داشتم که ساعت
۹ سارا رف برام قرص خرید امتحان دادم اومدم تهران با پیشی رفتم دکتر گف
مسموم شدی سرم داد منتها چون وقت نداشتیم بمونیم من اومدم خونه
اون رف سر کارش منم با خالم رفتم درمونگاه سرم زدم این قدر دردم اومد
جد و آبادم یه لحظه اومدن جلو چشمم رژه رفتن
هر کی منو چشم کرد بگه یالا نمیگذرم ازت اگه نگی .....همین دیگه
سر درد سر گیجه روم به دیفال دشویی لازم و بعد هم به تجویز مامان
و خالم ساعت ۷ بعد از ظهر تازه یه بشقاب کته ماست به عنوان ناهار
خوردم بهتر بشم که هنوز نشدم مامااااااااااااااااااااااااااااااااااان
همین دیگه هفته دیگه تاسوعا عاشوراس همه امتحاناشون تموم شد من
تازه سر امتحان دومم اه توی این دانشگاه. توی پست بعد یه چیز جالب از سر در
دانشگاهمون عکس میذارم مقررات حراسته جدیده جالبه کلی بهش خندیدیم
برم که سر گیجه امونمو بریده
بی تربیییییییییییییییییییییییییییییییت
مامان..................
پ.ن:استاد کاردار امروز بهم ۲ تا از سوالا رو رسوند منم کلی خر ذوق شدم
اوا خک به سرم نخوچی به ابروم!!!
خل شدی رفت انار بانو؟؟؟
آیدی جدید من رو ادد کن ،منم شدم لیمو ترش:D
shad.li فقط تو یکی نگو بهم آب پرتقاللللللللللل!!!!
نه لیمو ترش نه اب پرتقال
آلبالو خوبه؟؟؟؟؟؟؟؟:دی
سلام انار ترش و شیرین!
خوفی....؟
چه شنگولی شدم امروز...!
چرا...؟!
نی دونم....
زده به سرم کلا....:D
راستی انار جونی،بهت التماس میکنم که انقدر وب عوض نکن...خل شدم بابااااااااااااااااا.....
حالت بد شده مال اینه که خدا مجازاتت کرده انقدر منو حرص دادی...:D
دوستت دارم هوارتا!ماظب خودت باش که زود خوب بشی عزیز دلم...
پیشم بیا...
فعلا بای...
سلام.من لینک شما رو گذاشتم.ممنون به من سر زدین.
منم می لینکونمت مرسی
خدا شفات بده چی شدی؟بهتری الان آیا؟
خدا همه مریضای اسلامو شفا بده مادر:دی
نه دیروزم دوباره حالم بد شد
سلام انار جون
وااااای اسمت چه هوس برانگیز شده :دی من انار دوست دارم
میگم حالت خوب شد ؟
تو هم که مثل من داری تنبلی میکنی
درساتو بخون
وای نازلی نگو که دارم میمیرم
حالا من جدا از اسمم خودمم هوس بر انگیزم ننه:دی
میگن مهره مار دارم :دی
سلام
از این که می بینم این همه ذوق داری برای نوشتن...و این که آشنا به ادبیات وب هستی واقعا خوشحال شدم.....
آپ کردی خبرم کن...(ناز ترین احساس)
نونا
مرسی نونای عزیزم حتماْ
اگه عضو بلاگرد باشی حتما متوجه میشی که من کی آپ میکنم بهت توصیه میکنم این کارو بکنی یا بلاگرد یا بلاگرولینگ
دارم خاله میشم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟:دی
آخ جونمیییییییییییی
نه بابا توام من یه چی گفتم دلت خوشه ها:دی
منم لوگو میخوامممممممم)):arrrrrrrrrrrrrrrrrrrrr
این بلاگ اسکای خودش سیستم لوگو داره وگرنه تو که میدونی من از این قرتی بازیا بلت نیستم:دی
باعث افتخار منه...
اونکه باعث افتخاره یلدا خانومه خوشگل شماس بابای فردا
سلام
بی معرفت وبه جدید می زنی نمی گی؟؟
عزیزم منکه هم برات آف گذاشتم هم فکر میکنم میل زدم به دستت نرسید
سلام شادی جون
معلومه که میشناسمت خانوم خانوما... این روزا بدجوری گرفتارم... امتحانام تازه شروع شده... علیرضا تب کرده و مریض شده ... خلاصه دعا کن... خوش و موفق باشی دختر گلی